سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انجیل و عدم تحریف ( 3 )

بسم الله الرحمن الرحیم

ما در مورد تحریف تورات در وبلاگ به آیه ای استناد کردیم که این دوست مسیحی اقدام به جواب دادن کرده اند

تصریح آیات قرآن آنستکه این کتب تحریف شدند و دیگر قابل اعتناء نیستند

در آیه 91 سوره مبارکه انعام میفرماید : تجعلونه قراطیس تبدونها و تخفون کثیرا یعنی شما اهل کتاب ، کتاب واقعی پیغمبرتان را در چند ورق از کاغذ خلاصه کردید و بسیاری از مطالب آن را پنهان کردید

این دوست مسیحی ترجمه ما از آیه و همچنین برداشت کلی ما از آیه را قبول نداشته و چنین میفرمایند

اما، ترجمه دقیق آن آیه ای که ذکر فرمودند چنان است

«آنها خدا را درست نشناختند که گفتند: "خدا، هیچ چیز بر هیچ انسانى، نازل نمیکند." بگو: "چه کسى کتابى را که موسى آورد، نازل کرد، که براى مردم، نور و هدایت بود؟! اما شما آن را بصورت پراکنده [یا جزء جزء] قرارمىدهید؛ قسمتى را آشکار، و قسمت زیادى را پنهان مىدارید؛ و مطالبى به شما تعلیم داده شده که نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبودید." بگو: "خدا [آنرا نازل کرده است.]" سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجتآمیزشان رها کن، تا بازى کنند.» (الانعام (6): 91)

کجای این آیه سخن از نادرست بودن یا جعلی بودن متن کتاب مقدس دارد از من پوشیده است!!

جواب : ظاهرا این دوست مسیحی حتی اینقدر زحمت را هم به خودشان ندادند که به معنای تحریف در لغت نگاه کنند تا بفهمند کجای آیه در صدد بیان تحریف تورات است .

لوئییس معلوف مسیحی در کتاب المنجد که شرح لغات عربی است میگوید : تحریف شی یعنی اماله آن شی . اماله یعنی میل دادن به طرف انحراف .

در آیه خداوند میفرماید : یهودیان بخشی از کتاب تورات را مخفی نگه داشتند و نگذاشتند به دست عموم افراد برسد . آیا خداوند خواسته که اینها آیات را مخفی نگه دارند ؟؟؟ یقینا خیر چرا که این کار از ناحیه خداوند با اصل نازل کردن آن بخش از تورات در تناقض است . بنا بر این ، این یهودیان بودند که از پیش خود بخشی از تورات را مخفی نگه داشتند و تورات را از مسیر حقی که در پیش داشت منحرفش کردند .

در ضمن از کدام کتاب لغت شما برداشت کردید که خفاء شیء یعنی اجزاء و جزء جزء کردن آن شیء است ؟؟؟ این را حتما به ما اطلاع دهید

نکته : ظاهرا این دوست مسیحی برای فهم آیات قران به ترجمان موجود در نزد خود قناعت کرده و همین امر باعث مشگلاتی برای ایشان در برداشت از آیات شده است . این دوست مسیحی باید در نظر داشته باشند که اکثر مفسران در ابتدای تفسیر به این نکته اشاره کردند که آیات قران به آن نحوی که میبایست قابل ترجمه نیست و این ترجمه هائی که شما میبینید همگی بلا استثناء مشگل دارند . ایشان از ترجمه اقای مکارم استفاده میکنند .... خود اقای مکارم در تفسیر نمونه میفرمایند : ترجمه قرآن برای رساندن مطالب آیات کفایت نمیکند . بهترین روش برای فهم دقیق از آیات مراجعه به تفاسیر و آنگاه نگاه به ترجمان تحت اللفظی آیات است .

مثلا : در آیه ای از قران آمده است : وفی القصاص حیات یعنی در قصاص کردن حیات است .

اگر کسی در مورد آیه به ترجمه قناعت کند با خودش میگوید : چطور میشود که در قصاص حیات باشد در حالیکه هم مقتول و هم قاتل کشته میشوند؟؟!! ( کما اینکه بسیاری از معاندین قرآن ایه را به تمسخر گرفتند )ولی وقتی شما شان نزول ایه در تفاسیر و همچنین برداشت اجتماعی از ایه در تفاسیر را میبینید میتوانید درک کنید که آیه در صدد بیان چه مطلبی است . به هر حال ....... برای فهم دقیق ایات ، رجوع به ترجمان قران کفایت نمیکند .


انجیل و عدم تحریف !!! ( 2 )

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این دوست مسیحی ما میگوید :

 قرآن دلیل نزول خود را منحرف بودن کتاب مقدس نمیداند:

 «و این خجسته کتابى است که ما آن را نازل کردیم؛ پس از آن پیروى کنید؛ و پرهیزگارى نمایید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید.
تا مبادا بگویید: کتاب [آسمانى] تنها بر دو طایفه پیش از ما نازل شده؛ و ما با دانش و آموخته آنان ناآشنا بودیم.» سوره انعام آیه 155 و 156

 ما در جواب عرض میکنیم :

 اولا : نهایت استفاده ای که شما از آیه میتوانید داشته باشید اینست که در شریعت یهود و نصارا کتابهای تورات وانجیل نازل شده است که ما هم  این مطلب را قبول داریم و هیچ اختلافی در این مورد نیست . فقط ما با هزار و یک دلیل  ( که قسمت کوچکی را در وبلاگ نقد و بررسی مسیحیت آوردیم )  میگوئییم : کتابهای اصلی شما تحریف شده و دیگر قابل اعتناء نیست . فقط همین !!! .

 ثانیا این آیه برای آن عده افرادی استکه دنبال بهانه میگردند و میخواهند به یک طریقی از دستورات شریعت مقدس اسلام سر پیچی کنند ( بمانند شما مسیحیان امروزی ) . اگر شما در آیات قبل و بعد  خوب دقت کنید در میابید که آیات ،  یک یک ِ راههای فرار از دستورات شریعت اسلام را مطرح کرده و جواب میدهد . در این آیه یکی از بهانه های بهانه گران مطرح شده که میگفتند : برای دیگر ادیان کتاب آمده ولی برای ما چه ؟؟؟ خداوند در این آیه میفرماید : ما برای شما کتابی خجسته نازل کردیم که از آن پیروی کنید و ( بهانه نگیرید ) نگوئیید : کتاب آسمانی تنها بر دو طایفه نازل شده است و ما با دانش و آموخته آن کتب آشنا نبودیم .

 نکته ظریف !!! خوب دقت کنید ........ در آخر آیه خداوند از زبان این عده افراد بهانه آنها برای فرار از دستورات شریعت اسلام  را مطرح فرموده و میفرماید : ما با دانش و آموخته آن کتب ( یعنی تورات و انجیل ) آشنا نبودیم !!!

 سوال : به چه دلیل این عده افراد نتوانستند با تورات و انجیل  آشنا شوند ؟؟؟ 

 جواب :  در اینجا دو حالت متصور است

 یکی اینکه بگوئییم : اصلا تورات و انجیل در دسترس آنها نبود !!! >>>  که این واقعا غیر معقول است .

 یکی اینکه بگوئییم :  تورات و انجیل بود اما مورد تحریف واقع شده بود و غیر قابل اعتناء شده بود  >>> وقتی دلیل اول معقول نبود این دلیل متعین میشود .

 بنا بر این ؛ از آیه میتوان این نکته را برداشت کرد که در زمان پیغمبر اکرم تورات و انجیل تحریف شده بودند همچنانکه در آخر ایه خداوند از زبان عده ای از افراد در آنزمان خبر میدهد .

 امیدواریم دوستان مسیحی بهانه نیاورند که : در آنزمان تورات و انجیل بود ولی آنها چون دنبال بهانه بودند نیمخواستند تن به عمل به دستورات آنها بدهند . در جواب عرض میکنیم : این دلیل معقول نیست چرا که اگر دقت کنید خداوند در آیه این علت ( علت عدم دسترسی به تورات و انجیل )  را مورد قبول قرار داده است لهذا بعدش میفرماید : ما قرآن را برای شما بدل از آن دو کتاب نازل کردیم . بنا بر این در خود آیه تصریحا میفرماید :  در آنزمان تورات و انجیل نبودند ( که ثابت کردیم ، نبودن ِ انجیل به معنای تحریف آن است ) 

 خلاصه : بر خلاف آنچه که این دوست مسیحی میگفت ، ثابت کردیم که آیه در صدد آنستکه بگوید : یکی از علتهای نزول قرآن تحریف تورات و انجیل است .  


انجیل و عدم تحریف !!!

بسم الله الرحمن الرحیم

 

تذکر قبل از ورود در بحث : اگر مایل به خواندن تمام بحثها هستید حتما باید قرآن را پیش روی خود باز کنید تا با نگاه به کل آیه اولا با برداشت های اشتباه این دوست مسیحی بیشتر آشنا شوید و ثانیا با استنادات ادبی بنده و نگاه کلی به آیه جواب را راحت تر درک کنید . با تشکر از شما

 اصل بحث

 ما در وبلاگ نقد و بررسی مسیحیت عرض کردیم :  تصریح آیات قرآن بر اینستکه کتب یهودیت و مسیحیت تحریف شده اند

 این دوست مسیحی ما به این مطلب اشکال کرده و چنین فرمودند  : آیات قرآن نه تنها تورات و انجیل را رد نکرده بلکه آنها را تائیید کرده است . ما به یکایک آیاتی که ایشان استدلال کردند ، اشاره کرده و جواب میدهیم

 تذکر : ترجمه آیات عینا همان ترجمه ایست که این دوست مسیحی در وبلاگ خود داشته اند !!!

 آیه اول : «و چگونه تو را داور قرار مى‏دهند، با آنکه تورات همراه آنان است (وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ)، که در آن حکم خدا [آمده] است؟!...»  سوره مائده آیه 53

جواب  : ترجمه ای که شما از این آیه دارید اشتباه است  و این بدو علت است یکی اینکه از ترجمه ادامه آیه خودداری کردید بدانجهت که به ضرر شما بوده است .

علت دیگری که باعث اشتباه شما در ترجمه آیه شده است عدم آشنائی شما با ادبیات عربی استکه زبان قرآن به حساب می آید . علامه طباطبائی که ادبیات عرب را یاد داشتند چنین ترجمه کردند : لیکن آنها ( یهودیان )  تو را حکم و قاضی قرار نمیدهند. آنها چگونه تو را قاضی قرار دهند در حالیکه توراتی که در آن حکم خدا بود را پشت کردند و اینان هرگز ایمان نخواهند آورد .

 و شما ای دوست عزیز !!!  خود بهتر میدانی که در آیه سرزنش یهودیان مورد نظر است . خداوند در این آیه نمیخواهد بگوید که چون تورات میان آنهاست دیگر به پیغمبر مسلمانان رجوع نمیکنند ( تا اینکه بگوئیید پس تورات بر حق است ) بلکه خداوند میفرماید : آنها وقتی به مطالبی که در تورات بوده پشت کردند( و تحریفش کردند )   دیگر چه انتظاری است که بخواهند پیغمبر مسلمانان را حکم و قاضی قرار دهند . یقینا آنها به حرف پیغمبر هم  نخواهند کرد . متاسفانه شما آیه را ناقص آوردید و همه آیه را ذکر نکردید !!!

 تذکر

 این آیه در موقعی نازل شده که دو قوم یهودی که بین انها نزاع و دعوا بود ، میخواستند پیغمبر را بین خود قاضی قرار دهند که در آیه خداوند به پیغمبر دستور میدهد از قضاوت بین آنها خودداری کن .

 دوست مسیحی !!!  خوبست که وقتی آیه ای را مورد استناد قرار میدهید ، همه آیه را بیاورید نه اینکه آن قسمتی که میشود با ترجمان غلط به نفع خود استناد کرد را شاهد برای حرفهای خود بیاورید . شما که از اول آیه تا حکم الله را ترجمه کردید میخواستید بقیه اش را هم ترجمه کنید تا مخاطبینتان دچار سوء برداشت از آیه نشوند همچنانکه شما دچار سوء برداشت شدید  .

 آیه دوم :  «و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده داورى کنند؛ و کسانى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود نافرمانند.» سوره مائده آیه 46 و 47

 جواب : اول متن عربی آیه را مینویسم سپس با ذکر مطلب ادبی ضعف شما را از برداشتی که از آیه داشتید را ذکر میکنم

 و لیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه و من لم یحکم بما انزل الله فیه فاولئک هم الفاسقون

 نکته ادبی : فعل والیحکم که در ابتدای آیه میبینید فعل امر است و وفعل امر اصالتا برای زمان حال استعمال میشود و اگر قرینه در کلام باشد برای زمان ماضی نیز بکار میرود . در این آیه جمله ( و من لم یحکم فاولئک هم الفاسقون یعنی هر کسی که قبلا از روی انجیل حکم نکرده باشد پس او از فاسقان به حساب می آید) قرینه ایست بر اینکه این فعل امر یعنی والیحکم  در زمان ماضی استعمال شده که تر جمه اش چنین میشود >>> اهل انجیل باید طبق کتابشان انجیل حکم میکردند و هر کسی که از روی انجیل حکم نکرده باشد از فاسقان به حساب آید .

 براستی آیا واقعا  آیه در صدد تائیید انجیل است ؟؟!! این ایه در صدد بیان اینستکه بگوید قبلا انجیل مرجع  ِ صدور حکم بود کما اینکه الان قران ناطق مرجع صدور حکم است  .

در ثانی ........ بر فرض که حرف شما را در مورد آیه قبول کنیم ....... آیا فکر نمیکنید که برداشت اینچنینی از آیه مخالف با تمام آیات قرآن است و مخالف با اصل وجود قرآن ؟؟؟؟ یقین بدانید که در این آیه خداوند نمیخواهد چیزی را مطرح کند که مخالف با اصل وجودی قرآن باشد . بلکه آنچه که عیان است اینست که خداوند میفرماید : قبلا انجیل مرجع ِ صدور حکم بود و هر کسی که در صدور حکم بغیر از انجیل مرجعی را انتخاب کرده باشد هر آینه از فاسقان خواهد بود  .

 آیه سوم : «همان کسانی که از رسول، پیامبری کتاب نخوانده [= امی]، پیروى مى‏کنند؛ همان کسی که [پیشگوییش را]، در تورات و انجیل، که همراه آنان است، (عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ) نوشته مى‏یابند، آنها را به کردار نیک دستور مى‏دهد...» سوره اعراف آیه 157

 جواب : در این آیه این دوست مسیحی دچار اشتباه ادبی فاحشی شد که به آن اشاره کرده و جواب میدهیم .

 دقت کنید !!! در آیه آمده است الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوریه و الانجیل یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر ......

ترجمه تحت اللفظی آیه چنین است : مومنین کسانی هستند که تبعیت میکنند از پیغمبر نبی که امیّ و درس نخوانده بود همان پیغمبری که نامش در کتابهای تورات و انجیل ذکر شده است . آن پیغمبر به مومنین امر به معروف میکند و...... .

 برداشت صحیح از آیه >>> جمله مکتوبا عندهم فی التورئه و الانجیل جمله حالیه است که در صدد بیان صفتی است برای پیغمبر یعنی همان پیغمبری که این صفت دارد نام او در تورات و انجیل ذکر شده است .

فاعل  ِ فعل یامر که در ادامه آیه است همان پیغمبر اکرم است یعنی پیغمبر اکرم مومنین را به انجام فعل معروف امر میکند .

 برداشت غلط این دوست مسیحی از آیه >>> این دوست مسیحی فکر کرد که فاعل یامر تورات و انجیل است یعنی فکر کرد آیه میخواهد بگوید : تورات و انجیل به یهودیان و مسیحیان امر به انجام فعل معروف میکند .

 این برداشت دو غلط فاحش دارد

 اول : در این  آیه نام دو کتاب ذکر شده در حالیکه فعل یامر مفرد است و اگر میخواست فاعل یامر تورات و انجیل باشند باید میگفت : یامرا یعنی به صورت تثنیه باید می آورد .

دوم : بر فرض محال هم که ما فاعل یامر را تورات و انجیل بگیریم آنوقت ضمیر مفعولی یعنی ( هم ) که اشاره به یهودیت و مسیحیت دارد بی مرجع خواهد بود چرا که در آیات قبلی به هیچ وجه بحث ار یهودیت و مسیحیت بمیان نیامده است .  

 خلاصه : با کمی دقت در آیه ضعف برداشت این دوست گرامی از مفهوم ایه به دست میاید .

 آیه چهارم : یهودیان ‏گفتند: مسیحیان هیچ موقعیتى [نزد خدا] ندارند؛ و مسیحیان نیز گفتند: یهودیان هیچ موقعیتى ندارند [و بر باطلند]؛ در حالى که، هر دو دسته، کتاب [آسمانى] را مى‏خوانند؛ [اما با این وجود] سخنان آنان مانند سخنان افراد نادان است؛ پس، خداوند، روز قیامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مى‏کند سوره بقره آیه 113

 جواب : اتفاقا این آیه از آن آیاتی استکه بسبب آن میتوان بر بطلانیت هر دو کتاب تورات و انجیل اقدام  کرد .

 قبل از جواب به این آیه نکته ای رو از اصل لغت عرب عرض میکنم : در آیه گفته شده و هم یتلون الکتاب یعنی یهودیت و مسیحیت با هم اختلاف دارند در حالیکه آنها کتابهای الهی را تلاوت میکنند .

واژه تلاوت از ماده تلو  بمعنای خواندن و سپس بدنبال آن عمل کردن است . یعنی مسیحیت و یهودیت  کتابهای خود را میخوانند و سپس عمل میکنند ( برای دقت بیشتر در این واژه به کتابهای اصیل لغت عرب بمانند جوهر اللغه و مجمع اللغه بجرینی مراجعه بفرمائیید ).

اشکال در اینستکه اگر کتابهای یهودیت و مسیحیت تحریف نشدند و همان کتب حقیقی ای هستند که از طرف خدا بر پیغمبرانشان نازل شده است پس چرا مسیحیت و یهودیت با هم اختلاف کرده اند ؟؟؟ مگر نه آنستکه در آیه میفرماید آنها پس از مطالعه ،  به کتابشان عمل کرده اند ( کما اینکه از واژه یتلون این معنا برداشت میشود ) ؟؟ پس چرا در مقام عمل اختلاف کرده اند؟؟؟

 اختلاف مسیحیت و یهودیت در مقام عمل به کتابهایشان نشان از آن دارد که کتابهایشان تحریف شده است و الا اگر کتابهایشان همان کتابهای نازل شده بر پیغمبرانشان بود هیچ گاه اختلافی در میان آنها دیده نمیشد . 

این بحث همچنان ادامه دارد !!!